آرزوهای بعد از کرونا
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۳۳۴۲۴۰
روزنامه همشهری نوشت: اگر فردا پایان همهگیری کرونا در ایران اعلام شود، نخستین کاری که میکنید، چیست؟
«در خواب هم نمیدیدیم که انجام کارهای کوچک روزمره برایمان تبدیل به آرزوهای بزرگ شود اما کرونا این کابوس را تعبیر کرد. اگر اجازه میدهید نویسنده هم سهم کوچکی در این گزارش که قرار است شیرین باشد، داشته باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شما خوانندگان همشهری که غریبه نیستید. ما خبرنگارجماعت هم مثل خودتان که لابد خستهاید از خواندن این همه مطلب درباره کرونا، خستهایم از این همه نوشتن درباره کرونا. اصلا همین گزارش، مثلا قرار است در آن از کرونا عبور کنیم و به روزهای بعد از کرونا فکر کنیم. اما مگر میشود؟ ببینید چند بار واژه ۵حرفی«کرونا» در پاراگرافهای گزارش چرخیده و مثل سیریش به همه سطور چسبیده. برای ما همین که کرونا تمام شود و اسمش را در زبالهدانی تاریخ مطبوعات بیندازیم و عنوانش را در تیترها، یادداشتها، متنها و تصاویر دیگر نبینیم خودش بزرگترین آرزوست. این از تکلیف آرزوی بعد از کرونا برای ما خبرنگاران. اما راه میافتیم در کوچه و خیابانهای سرد تا آرزوهای گرم شما را بشنویم؛ رویاهایی از جنس محبت، مهربانی و کلی چیزهای کوچک که شاید تا به حال به آن فکر هم نکردهایم. در این گزارش قرار است سرک بکشیم در رویاهای بعد از کرونای مردم. این که دلشان میخواهد بعد از رفع زحمت کردن این ویروس مزاحم چه کار کنند؟ در ادامه میخوانید که عده زیادی رؤیای ۴حرفی دارند؛ رؤیای ۴حرفی دیگر چیست؟ سطرها را دنبال کنید آن وقت آرزوی ۴حرفی برای شما هم معنا پیدا میکند.
سر به هوا نزدیک آزادی
یعنی سربازی که کیسهاش (ساک سربازی) را به دوش کشیده و خرامان به مرخصی میرود، بزرگترین آرزویش بعد از کرونا چه میتواند باشد؟ شنیدهاید: «از هول حلیم افتاد توی دیگ» این ضربالمثل مصداق این جوان سر به هوا و خوشحال است. ماسک ندارد! چرا؟ با ۴ انگشت دست راستش را محکم میزند وسط پیشانیاش: «ای داد بیداد! ماسکم کو؟» بعد ریز میخندد: «اگر سربازی رفتی، پس درکم میکنی. برگ مرخصی که امضا شد، یعنی از پادگان تا خود خانه بدو تا پشیمان نشدند...» انصافا راست میگوید. برگ مرخصی برای یک سرباز آن قدر شیرین است که حتی ماسکزدن را هم فراموش کند. دست به جیب ماسکی بیرون میآورد و به چهره میکشد. نصف صورتش محو میشود؛ همین طور لبخندش. چشمانش چقدر تنهاست و چقدر دلتنگ است. آرزویش چه میتواند باشد؟ اولش میگوید: «نجات و سلامتی همه مردم از دست کرونا.» این که خیلی قشنگ است اما از خودت بگو از دل خودت. نه، اول بگو اهل کجایی؟ «کردستان. الان هم میروم آنجا بعد از ۹۰ روز» آن وقت دل خودت چه میخواهد؟ خجالتی میشود و میگوید: «دل خودم که خیلی چیزها میخواهد. اما شر کرونا کم شود فردایش جشن میگیرم. دست نامزدم را میگیرم و میرویم سر خانه و زندگیمان.» پس روز بعد از کرونا در تصور تو شکل یک جشن بزرگ عروسی است؟ میخندد: «دقیقاً، زدی وسط خال.»
آرزوهای ۴حرفی
دنیای دانشجویان کارشناسی هنوز رنگارنگ است. دلیلش هم پا گذاشتن به دروازه شهر سرسبز دوران جوانی است. دنیایشان پر از آرزوهای دستیافتنی است و دستنیافتنی. خلاصه رویاهای شیرینی دارند. یک آقا پسر عبوس، دانشجوی سال دوم دندانپزشکی آرزویش بعد از کرونا یک کلمه ۴حرفی است: «آغوش!»
پدرام خسته و رنجیده شده از دست کرونا میخواهد هر چه زودتر این ویروس تفرقهافکن از میانمان برود تا بتواند یک دل سیر عزیزانش را بغل کند: «از محبت مادر و پدر و آغوش گرمشان بینصیب شدیم. اگر امروز پایان کرونا باشد، خودم را به آغوش آنها میرسانم.» فقط پدرام نیست که آرزویش ۴حرفی است همه آنهایی که چشم میبندند تا آرزوی بعد از کرونا کنند در کنار هر آرزویی، دلشان پرمیکشد برای آغوش مهربان عزیزانشان.
از نگاه مینا، دختر جوانی که برای سفر به چالوس ساکش را بسته و در انتظار اتوبوس است دنیای بعد از کرونا شبیه شبهایی است که تیم ملی فوتبال گلی به سر مردم میزند و همه شاد و هیجانزده به خیابانها میریزند تا جشن همگانی برپا کنند.
رویای بعد از کرونای مینا تصویر زیبایی دارد؛ پر از گل و شیرینی.
اما مینا چرا در این ممنوعیت رفتوآمد به چالوس میرود؟ «دانشجوی پرستاری هستم و برای دوره کارآموزی میروم. آرزو میکنم کرونا تمام شود تا مثل همیشه وقتی وارد خانه میشوم بروم در آغوش مادرم. کرونا برود که کلاسهای ما هم از سر گرفته شود، مثل قبل دانشگاه دایر شود و دوستانم را از نزدیک ببینم.»
آرزوی یک پسر ۱۳ساله چه میتواند باشد؟ شاید ۲ماه پیش دایی شده باشد؛ نوزادی که هنوز از نزدیک او را ندیده: «من دایی مهسا کوچولو هستم. نخستین بار است که دایی میشوم و خیلی خوشحالم. اما فقط عکس و فیلم مهسا را میبینم. دلم برایش تنگ شده. اگر کرونا برود خانه خواهرم نخستین جایی است که میروم؛ هر چند دلم لک زده برای شهربازی اما اول دلم میخواهد مهسا کوچولو را بغل کنم.»
پا به سن گذاشتهها هم آرزوی ۴حرفی دارند. پیرمرد عصایش را به سنگفرش سرد پیادهرو میکوبد و پاهایش را به زحمت به او میرساند. پیرزن شانه به شانهاش قدم برمیدارد. زمانه و کرونا صورتشان را چلانده. از پشت ماسک، تیله چشمانشان به زحمت دیده میشود. اما پیرمرد و پیرزن دلشان ۴حرفی میخواهد: «دلمان پرمیکشد برای دیدار بچهها و نوههایمان. بستهزبانها از ترس این که مبادا به ما کرونا انتقال دهند نمیآیند سمتمان. خدا حفظشان کند، اما کاسه صبرمان لبریز شده. اگر کرونا زحمتش را کم کند، بچهها را دعوت میکنیم، دور هم جمع میشویم و بچهها را در آغوش میگیریم.»
پیرمرد نفسزنان میگوید: «خدا کند زنده باشیم و آن روز را ببینیم.»
اشک میدود در کاسه چشمان خشک پیرزن: «به امید خدا.»
یک جایی آدمها به آخر خط میرسند. بعد متوجه میشوند آخر خط اینجا نیست و تا جهنمی که تصور میکنند در آناند هنوز کلی راه مانده. نوزاد ۳ماهه در آغوش مادر، زل زده به آدمهایی که در پیادهرو برای رفتن در تکاپویند. مادر آنطرف در ایستگاه اتوبوس نشسته و نگاهش غرق در چهره نوزاد است.
او آرزو میکند کرونا تمام شود تا به مشهد برود، در جوار امام رضا(ع) آرام بگیرد و شفای نوزادش را طلب کند: «مغزش آب آورده. بعد از ۱۸ سال مادر شدم. نمیدانی چقدر خوشحالم. مطمئنم این بچه زنده میماند. اگر قرار بود نماند که خدا او را بعد از این همه سال به من نمیداد. دلم روشن است اما خدا مرا ببخشد گاهی در گذشته برای دغدغههای کوچک ناسپاسی کردیم و با عقل کوچکمان فکر میکردیم در بدترین شرایط ممکن گرفتار شدهایم. در حالی که هیچچیزمان نبود و بیهوده مسائل را بزرگ میکردیم. حالا ببین چه به روز آدمی آمده، همه آرزوی دیدار هم را دارند، آرزوی یک سینما و پارک رفتن دارند و آرزوی یک دورهمی ساده. من احساس میکنم هنوز هم تا آخر خط خیلی راه مانده و باید به زندگی امیدوار باشیم.»
کرونا درست زمانی سروکلهاش پیدا شد که انسان مغرورانه تصور میکرد جهان را در مشت گرفته و به همه امور تسلط پیدا کرده است. چرخ تکنولوژی آن قدر تاخت تا به همه اثبات کند در عصر ارتباطات فاصلهها بیمعناست و تلفنهای هوشمند جاهای خالی آدمها را با نوشته و تصویرشان پرمیکند اما کرونا همه معادلات را بر هم زد. به قول آقای لطیفی، معلم بازنشسته ریاضی: «آمد تا به همه بفهماند دل همه انسانها به شنیدن نفسهای یکدیگر گرم است. آرزوی بعد از کرونای من هم دید و بازدید است. الان همه تلفن هوشمند دارند، تماس تصویری میگیرند و از لحظه به لحظه یکدیگر باخبرند اما نیاز هیچکس برطرف نمیشود. کرونا آمد تا ثابت کند که ما ربات نیستیم و باید وجود یکدیگر را حس کنیم، زنده، رودررو و چشم در چشم.»
آرزوهای مردم نشان میدهد روز بعد از کرونا احتمالا یکی از قشنگترین روزهایی است که دنیا به خود دیده؛ روزی که همه یکدیگر را در آغوش میگیرند، لبخند میزنند و احتمالا به خیابانها میآیند تا شادی کنند.
تیتر آخر کرونا
رویاهای شیرین مردم باعث شد دوباره هوس ساختارشکنی کنیم و در انتهای گزارش هم از آرزوی مشترک نویسنده و دیگر گزارشگران خسته از کرونا بنویسیم؛ رؤیای زندگی در جهان بدون کرونا، بدون ماسک و مواد ضدعفونیکننده و بدون آغوشهای سرد. این رؤیا دستیافتنی است و اگر همه تلاش کنیم آن روز نزدیک است؛ روزی که روزنامهها تیتر بزنند: «کرونا رفت و دنیا مهربانتر از همیشه شد»، «قشنگترین روز دنیا»، «مهربانترین روز دنیا»، «شادترین روز دنیا» و آرزوی ما این است که این گونه کرونا را تیتر کنیم؛ برای آخرین بار.»
لینک کوتاه: asriran.com/003BuSمنبع: عصر ایران
کلیدواژه: کرونا بعد از کرونا ترین روز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۳۳۴۲۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکسن کرونای آسترازنکا چقدر تهدیدتان میکند؟ | اشتباهاتی که مردم را به تزریق این واکسن ترغیب کرد
همشهری آنلاین - مریم سرخوش: بروز عوارض نادر با تزریق واکسن آسترازنکا شامگاه دوشنبه (10 اردیبهشت 1403) مورد تایید شرکت سازنده آن هم قرار گرفت. عوارضی که پیشتر از سوی کشورهای مصرفکننده به ویژه اروپاییها مطرح و حتی در کوران واکسیناسیون جهانی علیه پاندمی کرونا، تزریق آن را متوقف هم کرده بودند. حالا شرکت آسترازنکا گفته که این واکسن میتواند باعث بروز عوارض نادر جانبی از جمله لختگی خون یا کاهش پلاکتهای خونی (TTS) شود. آنها گفتهاند که خطر مرگ ناشی از TTS با ترزیق واکسن آسترازنکا یک در یک میلیون نفر است.
این در حالی است که تقریبا 12درصد واکسنهای وارداتی به ایران هم آسترازنکا بود، چیزی حدود 25 میلیون دوز، به همین دلیل یک نگرانی جدید از تزریق این واکسن در اذهان عمومی شکل گرفته. نگرانیای که البته به گفته متخصصان تنها در صورت بروز عوارض در همان روزها و هفتههای ابتدایی تزریق واکسن جدی است اما با گذشت دو سال از زمان تزریق و نبود علائم، دیگر خطری وجود ندارد.
به جز این نگرانی، پیگیری همشهری آنلاین از چند متخصص حوزه واکسنها عیانکننده یک وضعیت عجیب دیگر هم هست، اینکه انتشار این خبر باعث شده که بسیاری از دریافتکنندگان آسترازنکا، اکنون سایر مشکلات جسمانیشان را هم با این واکسن مرتبط بدانند، اما کارشناسان حوزه سلامت میگویند که چنین چیزی مورد تایید نیست و در حال حاضر یک عارضه درباره این واکسن مورد تایید قرار گرفته؛ لختگی خون یا کاهش پلاکتهای خونی. هر چند که فواید تزریق واکسنها نسبت به عوارض آن آنقدر بالاست که در بحران پاندمیها نادیده گرفته میشوند. صبج امروز هم بهرام عیناللهی، وزیر بهداشت در پاسخ به خبرنگاران درباره عوارض واکسنهای کرونا گفته «واکسنها از روشهای مختلف تامین شد و از عمدهترین واکسنها سینوفارم چینی بود که نزدیک به 155 میلیون دوز در کشور تزریق شد و کمعارضهترین هم بود. کمیته واکسن هم عوارض را رصد میکند و حداقل ضایعات را در کشور داشتیم.»
اولین مرگهای آسترازنکاییموج توقف تزریق واکسنهای آسترازنکا در اروپا از اسفند 99 آغاز شد، ابتلا نروژ، ایسلند، بلغارستان، اتریش، هلند، دانمارک و ایرلند و پس از آنها، فرانسه، آلمان و بریتانیا، استونیا، لیتوانی، لوکزامبورگ، رومانی و لاتویا دستور توقف واکسیناسیون با این واکسن را دادند.
همان زمان اتریشیها از مرگ یک پرستار به دلیل اختلال انعقاد خون بعد از تزریق آسترازنکا خبر دادند، پس از آن هم مصرفکننده دیگری در این کشور دچار آمبولی ریه شد. همزمان در دانمارک هم یک مرگ و بروز خونریزی مغزی در بیمار دیگر ناشی از تزریق واکسن ثبت شد. مرگهایی که به صورت موردی در دیگر کشورها هم گزارش میشد و توقف واکسیناسیون با آسترازنکا.
آکادمی علمی استرازنکا البته از همان زمان که بحث عوارض قلبی و مرگهای ناشی از ترزیق واکسن آسترازنکا مطرح شد، اعلام کرد خطر مرگ ناشی از TTS (ایجاد لخته خون و کاهش تعداد پلاکتهای خون) یک در یک میلیون نفر است و خطر ریسک ابتلا به TTS هم در کل جهان کمتر از 30 در یک میلیون نفر.
این در حالی است که تا پاییز 1402 و بر اساس آمارهای جهانی ۱۳ میلیارد و ۲۷۰ میلیون و ۱۷۰ هزار و ۳۳۲ واکسن کرونا در کشورهای مختلف تزریق شده که بخش زیادی از آنها را سینوفارم چین و رتبه دوم هم به آسترازنکا تعلق دارد. البته آسترازنکا رتبهدار توزیع واکسن در کشورهای مختلف (185 کشور) است و پس از آن فایزر، مدرنا، جانسونجانسون و سینوفارم قرار دارند.
هشدار تزریق واکسن در ایراندر ایران هم در ماههای نخست شروع واکسیناسیون و ارزیابیهای اولیه توصیههایی به عدم تزریق واکسن آسترازنکا برای گروههای سنی خاص -افراد زیر 40 تا 50 سال به ویژه زنان مطرح شد. البته که با توجه به واردات قابل توجه واکسن چینی (سینوفارم) و بدقولی سازمان جهانی بهداشت در اعطای واکسنهای سبد کووکس (عمده آنها واکسن آسترازنکا بود) به ایران باعث شد که نزدیک به 70 درصد مردم ایران واکسن چینی را تزریق کنند و آسترازنکا در رتبه دوم قرار بگیرد.
کیانوش جهانپور، سخنگوی سابق وزارت بهداشت در این باره به همشهری توضیح بیشتری میدهد و میگوید: شرکت آسترازنکا به بروز عوارض نادر جانبی از جمله لختگی خون یا کاهش پلاکتهای خونی با تزریق این واکسن اشاره کرده که مساله جدیدی هم نیست. این موضوع در ماههای نخست شروع واکسیناسیون و ارزیابیهای اولیه در برخی افراد به ویژه در گروههای سنی و جنسیتی خاص مطرح شد.
او ادامه میدهد: اساسا مجوز تلقیح این واکسن و سایر واکسنهای کرونا در بدو امر تا ماهها چه در بریتانیا چه اروپا و آمریکا، حتی سایر کشورها مجوز مصرف اضطراری بود که شرایط خود را دارد. همان زمان هم کمیته ملی وقت واکسیناسیون علیه کووید19 در ایران هشدارهایی به ویژه برای افراد زیر 40 سال را مطرح کرد. چون واکسن آسترازنکا به دلیل همین عوارض ولو نادر در همان ماههای نخست در کشورهای اروپایی نیز با فراز و نشیبهایی روبرو شد و در بسباری از کشورها برای گروههای سنی زیر 40 بعضا 50 سال هشدار داده شده بود.
آثار یک سیاست اشتباهجهانپور در این باره به یک سیاستگذاری اشتباه هم اشاره میکند و میگوید: فضای غبارآلود رسانهای و تلاش برخی افراد برای وارونهنمایی موضوع، برخی سوءبرداشتها را در پی داشت. چنان که حتی برخی افراد را به سمت تزریق این واکسن در کشورهای همجوار با صرف هزینه بالا کشاند. از سوی دیگر برخی افراد برای اینکه آسترازنکا تقریبا در فهرست مورد تایید اغلب کشورها برای مسافرت قرار داشت، حتی در گروههای سنی زیر 50 یا 40 سال داوطلبانه و مصرانه مبادرت به تهیه این واکسن و تلقیح آن کردند.
او درباره میزان تزریق این واکسن در کشور هم بیان میکند: حدود 10درصد واکسنهای تزریق شده در کشور به آسترازنکا تعلق داشت. مبدا این واکسن شرکت آسترازنکا در بریتانیا بود و به نوعی ابتدا تحت عنوان آکسفورد-آسترازنکا مشهور بود. در کشورهای مختلف بیش از یک میلیارد دوز از این واکسن تولید و ترزیق شده. کشورهای اروپای شرقی و جنوبی حتی جنوب شرقی آسیا هم این واکسن تولید کردهاند. سهمیه ایران از کووکس هم عمدتا آسترازنکا بود که محمولههای آن از ایتالیا و مجارستان و ژاپن و کرهجنوبی وارد ایران شد.
فواید واکسنها را نمیتوان نادیده گرفتاین پزشک تاکید میکند: نباید از نظر دور داشت که هر واکسنی میتواند، عوارضی جانبی داشته باشد اما در عین حال باید بپذیریم، همین واکسنها بسیاری از اپیدمیهای مزمن را نابود کردهاند، این عوارض نه چندان شایع، خاص این واکسن نبوده چنانکه در مورد واکسن آمریکایی جانسون و جانسون هم بروز عوارض بیشتری مطرح شد و این واکسن عملا در خود ایالات متحده محدود و متوقف شد. تبعا مجوز مصرف اضطراری در شرایط خاص و اضطراری پاندمی و همهگیری کرونا صادر شده و این قابل قیاس با وضعیت عادی یا مطالعات پسینی در مورد یک واکسن نیست.
جهانپور با بیان این که مقایسه میزان حفاظت ایجاد شده از این واکسنها با عوارض احتمالی آن همچنان برای استفاده از این واکسنها ولو مشروط، گریزناپذیر است و باید آن را با اطلاعات و یافتههای آن زمان باید سنجید، ادامه میدهد: اما همین اطلاعات هم حکایت از آن داشت و دارد که اولا واکسن آسترازنکا و جانسون و جانسون به ویژه برای گروههای سنی زیر 40 سال پرعارضهتر از واکسنهای ایرانی ارزیابی میشدند، چنانکه شواهد و یافتههای بعدی واکسیناسیون با این واکسن و واکسنهای ایرانی مانند کووایران برکت، پاستوکووک، فخرا، اسپایکوژن و... که با فناوریهای متفاوتی تهیه شده بودند نشان از آن داشت و دارد که واکسنهای ایرانی به مراتب کم عارضهتر و چه بسا با قبلیت مصونسازی بالاتری بودند.
او البته تاکید میکند که هنوز هم واکسن آسترازنکا به رغم عوارض جانبی نادر آن یکی از موثرترین واکسنها در محافظت از جان میلیونها نفر بهشمار میرود و با توجه به گستره تولید و توزیع انبوه آن در 5قاره نقش موثری در مهار همهگیری کرونا در بسیاری از کشورها داشته است.
آسترازنکا رتبهدار توزیع واکسن در 185 کشور جهان است و پس از آن فایزر، مدرنا، جانسون و جانسون و سینوفارم قرار دارند نگران باشیم؟جهانپور به یک نکته دیگر درباره بروز نگرانی در تزریقکنندگان این واکسنها هم اشاره میکند و میگوید: عمده عوارض نادر آسترازنکا محدود به ساعات، روزها و هفتههای نزدیک به تلقیح بروز کرده و تقریبا برای عموم افرادی که دچار عوارض احتمالی نشدهاند بعد از ماهها و نزدیک دو سال از زمان تزریق جای نگرانی وجود ندارد. اگر کسی این واکسن را ترزیق کرده و طی ماههای گذشته عوارضی نداشته، انتظار بروز عوارض خاص نمیرود. معدود موارد عوارض که در ایران به ویژه در جوانان مشاهده شده هم مانع از آن نیست که کماکان این واکسن را واکسنی موفق در پیشگیری از کرونا و مقابله با کوید19 ندانیم.
البته به گفته این پزشک در حال حاضر واکسنهای مؤثر، بروزرسانی شده و با عوارض کمتری مثل برکت پلاس در ایران داریم که میتواند رافع ایمنتر و مؤثرتری برای مشکلات بعدی و احتمالی ناشی از سویههای جدید کرونا داشته باشد. در عین اینکه باید این روند بروزرسانی و حمایت از استمرار توسعه و تحقیق واکسنهای ایرانی کرونا حمایت شود و ادامه داشته باشد.
او درباره این که گفته میشود، برخی کشورها این واکسن را برای مردم خودشان استفاده نکردند و به ایران هدیه دادند هم میگوید: به هیچ عنوان درست نیست، آسترازنکا بعد از سینوفارم چین، دومین واکسنی بود که در بسیاری از کشورها تولید و مصرف شد. سایتهای متعدد تولید این واکسن در کشورهای مختلف وجود داشت، از جمله ژاپن، کره جنوبی و حتی هند. در اروپا هم علاوه بر بریتانیا در کشورهایی از جمله ایتالیا، مجارستان و آلمان هم تولید این واکسن صورت گرفت. در آمریکای شمالی و لاتین هم به شدت مورد استفاده بود و آمار تزریق آن در هند هم بالا بود.
بیشتر بخوانید
حالا وقت پاسخ به ابهامات کروناست سکتههای مغزی و قلبی این روزها به واکسنهای کرونا ربط دارد؟ حذف ۲ واکسن کرونا در ایران خداحافظی با آسترازنکا در ایران کد خبر 848793 منبع: همشهری آنلاین برچسبها واکسن آسترازنکا خبر مهم كرونا در ايران سازمان جهانی بهداشت واکسن کرونا